دیانادیانا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

دیانا عسل مامان

تولد مامان

امشب تولد من بود من و بابا با هم رفتیم بیرون خیلی وقت بود دو نفری شام بیرون نرفته بودیم .به خاطر همین خیلی خوش گذشت اول برای دختر نازمون یک اسباب بازی خریدیم اخه تو زندگی از همه چیز برا مامان و بابا مهم تره بهترین هدیه ای هست که خدا به ما داده.           همیشه دوست داشتم بزرگ شم ولی الان دیگه دوست ندارم چون به چیزایی که می خواستم رسیدم خلاصه شب خوبی را با بابایی گذروندیم     ...
8 آذر 1390

دختر گلم

سلام عسلم خوبی ! ببخش مامانی خیلی وقته سر به وبلاگت نزدم ! دخترم دیگه خانوم شده الان 1سال و 4 ماهت شده کلماتی که می گی مامان- مامانی - بابایی - بابای- اله (خاله) - نه (بله) - اوجاس (کجاس) اف (رفت) اییا (بیا) عم (عمه) عمو- ا گه کسی اذیتت کنه بهش میگی بد بد بد وقتی میخوای جلب توجه کنی میخوری زمین تا بگم الهی بمیرم بامانی 14تا دندون در اوردی که به خاطر 4 تا اخری خیلی اذیت شدی تو این مدت 2 بار مریض شدی و خیلی دیر حالت خوب شد هوا خیلی سرد شده باید بیشتر مراقب دختر گلم باشم ولی به خاطر بیماری که داشتی بدنت خیلی ضعیف شده . اینم چند تا شکلک از کیتی که خیلی دوستش داری ! ...
7 آذر 1390
1